مطالب مربوط
زندگی نظامی[ویرایش]
ظهیرنژاد در ۱۳۳۰ برای تحصیل وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۵۲ با درجه سرهنگ دومی از ارتش بازنشسته شد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ به ارتش بازگشت. در زمان آغاز ناآرامیهای کردستان در ۱۳۵۸ فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه بود که فرمان محاصره و شلیک توپ بر فراز شهر مهاباد را صادر کرد.[۲] در ۱۳۵۹ به عنوان سرتیپ به فرماندهی ژاندارمری و نیروی زمینی ارتش مفتخر و در ۹ مهر ۱۳۶۰ به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش منصوب شد.
در طول جنگ ایران و عراق پافشاری او به اجرای روشهای کلاسیک رزمی موجب درگیری با فرماندهان سپاه پاسداران بود. ظهیرنژاد از طرّاحان اصلی بحث ورود به خاک عراق بعد از آزادسازی خرمشهر بود و استدلالش برای این تاکتیک، تحت فشار گذاشتن بعث عراق در مقابل شهرهایی از ایران بود که هنوز تحت اشغال عراق قرار داشت و از آنها به خوبی محافظت میشد. به گفته برخی همکارانش همچون تیمسار بختیاری، ظهیرنژاد دیدی بسیار منطقی داشت و به گفته برخی دیگر کمتر ریسک پذیر بود و همین باعث مخالفتش با برخی عملیاتهایی بود که در انها از نیروی انسانی زیاد استفاده میشد.
[نیازمند منبع] او در ۱۳۶۶ به درجه سرلشکری نایل و در ۶ آبان ۱۳۶۸ به ریاست گروه مشاوران نظامی فرماندهی کل نیروهای مسلح برگزیده شد.
ظهیرنژاد در ۱۳۷۸ بر اثر سکته مغزی درگذشت و در بهشت زهرا (ق۱۲. ر۴. ش۴۲)، بهخاک سپرده شد.